طالبانِ جنگ با اسرائیل همان کاسبان تحریم هستند
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۸۰۲۳۰
به گزارش «تابناک» به نقل ا زخبرآنلاین، چند روزی از حمله موشکی اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه و شهادت مستشاران نظامی ایران میگذرد. در این میان، تندروها انتقام فوری را از تریبون های مختلف تکرار می کنند، در مقابل برخی مسئولان و سیاسیون و تحلیلگران تاکید بر «صبر استراتژیک» و پاسخ با تدبیر، هوشمندانه و با دقت دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیتملی، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین بیان کرد: «هدف اسرائیل این است که در شرایطی که به جنگ نیاز است، ایران دچار این جنگ بیپایان شود. نتانیاهو میداند که در شرایط جنگی، آمریکا به دلیل وجود موافقتنامههای امنیتی، مجبور است که طرف اسرائیل را بگیرد.»
وی درباره منافع روسیه از کشیده شدن جنگ به داخل خاک ایران گفت: «منافع تمام بازیگران امروز منطقه این است که جنگ به ایران کشانده شود، در شرایط کنونی ایران یک کشور تنها است. کشور نباید در این تنهایی، دچار یک اشتباه استراتژیک شود. لذا، ضمن محکم شدن استحکامات دفاعی کشور، ایران نباید در دام و فتنهای که نتانیاهو ایجاد کرده، بیافتد.»
مشروح گفتگوی حشمتالله فلاحتپیشه، تحلیلگر مسائل بین الملل و رئیس اسبق کمیسیون امنیتملی، را در خبرآنلاین میخوانید.
********
* آقای فلاحتپیشه! بعد از حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران، دو نگاه در داخل ایجاد شده است، برخی معتقد به پاسخ فوری هستند و برخی معتقد به پاسخ هوشمندانه و با طمانینه و دقیق جمهوری اسلامی هستند، تحلیل شما از این دو نگاه چیست؟
موضوع حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران و تبعات بعد از آن نشان داد که سیاست خارجی سخنرانیمحور چه آسیبهایی را متوجه کشور کرده است. یکسری از افراد به یکباره، یک خواست عمومی را مبنی بر جنگ با اسرائیل در رسانه ملی شکل دادند و افراد غیر مسئولی آمدند و فضای تحریک را ایجاد کردند؛ غافل از آنکه سخنرانیهای تحریکآمیز در شرایط جنگ سرد منجر به آسیب زدن به استراتژی دفاعی کشورها میشود.
افرادی که در شرایط عادی سخنرانیها و بلوفهای سیاسی مختلفی را مطرح میکردند، هیچ زمانی شرایط این چند روز اخیر را تجربه نکرده بودند که یکباره سخنرانیها و بلوفهای سیاسی آنان منجر به یک فشار سیاسی بر استراتژیهای کشور شود.
آنچه اسرائیل علیه ایران انجام میدهد جنگ نیست بلکه فتنه است
همچنین مسئولان تلاش کردند تا در سخنرانیهای ائمهجمعه به گونهای این فضا را آرام کنند. لذا، اکثر ائمهجمعه در سخنرانیهای خود این جمله را تکرار کردند که نباید با این مسئله برخورد افراطی داشت. این همان جملهای است که بنده در روز ۱۳ فروردینماه و بلافاصله بعد این حمله موشکی بیان کردم. آنچه اسرائیل علیه ایران انجام میدهد جنگ نیست بلکه فتنه است.
طالبانِ جنگ در ایران، همان کاسبان تحریم هستند
هدف اسرائیل این است که در شرایطی که به جنگ نیاز است، ایران دچار این جنگ بیپایان شود. نتانیاهو میداند که در شرایط جنگی، آمریکا به دلیل وجود موافقتنامههای امنیتی، مجبور است که طرف اسرائیل را بگیرد. بسیاری از افراد این مسئله را تحت عنوان «ترس استراتژیک» مطرح کردند در حالی که این مسئله به معنی ترس نیست.
اگر ما در مرزهای کشور امنیت نداشتیم باید مانند برخی از جریانات دیگر و یا دشمنان ایران، شرایط تحریکآمیزی برای ایجاد جنگ را به وجود میآوردیم. اما افرادی که همواره کشور را از جنگ دور کردند، دلسوزان کشور هستند و متاسفانه تجربه نشان داده است که طالبان جنگ در ایران، همان کاسبان تحریم هستند، همان افرادی که نانِ زندگیشان در جنگ است.
نتانیاهو بدون جنگ با ایران یک مُرده سیاسی است
تجربه اخیر نشان داد که اسرائیل در اوج مشکلات داخلی بهسر برده و روابط آن با آمریکا و کشورهای غربی دچار چالشهای جدی شده است. من معتقد هستم که اگر هفتم اکتبر اتفاق نمیافتاد، الآن چالشهای ویرانکنندهای در درون سرزمینهای اشغالی وجود داشت. در حال حاضر نیز بر این باورم که نتانیاهو بدون جنگ با ایران یک مرده سیاسی است زیرا فشارهای بینالمللی برای آتشبس در غزه زیاد بوده و او سعی میکند شرایط جنگی را از طریق درگیری مستقیم با ایران حفظ کند. بنابراین، این جنگ نیست و فتنه است، کشور باید از ورود به فتنه بپرهیزد.
آتش به خرمن منافع ملی کشور افتاده است
همچنین بر این باورم که ایران از توان نظامی لازم برای وارد آوردن ضربات جدی به اسرائیل برخوردار است اما امروز شرایط جنگی نیست لذا، در این شرایط باید اوضاع را به گونهای کنترل کرد که تحولات شرایط طبیعی به خود بگیرد. اگر تحولات، شرایط طبیعی به خود بگیرد بخش عمدهای از این چالشها به قلمرو سرزمین اشغالی و روابط اسرائیل با آمریکا باز میگردد. متاسفانه سوءاستفادهی آتشبهاختیارها به حدی صورت گرفته است که عملا آتش به خرمن منافع ملی کشور افتاده است. بهطوری که افراد به خودشان اجازه میدهند در سیاست خارجی و استراتژی مواضعی را مطرح کنند که آسیبهای جدی را متوجه منافع ملی کند.
برخی افراد بلوف های سیاسی را باور کردند و فرصت احیای برجام از دست رفت
تجربه این روزها نشان میدهد که سیاست خارجی سخنرانیمحور، نتیجه عکس دارد و این مسئله باعث شده که دولت آقای رئیسی فرصتهای بسیاری را در تنش زدایی از بین ببرد. به عبارتی متاسفانه برخی از افراد بلوفهای سیاسی خود را باور کرده و فکر میکنند که تنشهای خارجی قابل مدیریت بوده، فرصت احیای برجام را از دست دادند و حوزه تنش زیادی را ایجاد کردند. بخش بزرگی از منافعی که در دنیای امروز در حال سوختن است، منافع ایران است.
در شرایط کنونی ایران یک کشور تنها است، دچار یک اشتباه استراتژیک نشویم
* به نظر میرسد روسیه و اسرائیل برای پرت کردن حواس جامعه جهانی از جنگ اوکراین و غزه تلاش دارند دامنه جنگ به ایران کشیده شود، تحلیل شما چیست؟
تداوم جنگ در خاورمیانه در راستای منافع روسیه ارزیابی میشود. مشاهده کردیم که روسها از یک طرف در تعهدات خودشان در تحویل سوخوهای ۳۵ و همکاری پدافندی با ایران در سوریه عمل نمیکنند اما از طرف دیگر نماینده روسیه سخنان تند و تحریکآمیزی در شورای امنیت بیان کرد. غافل از اینکه در میان این سخنرانیها حتی یکبار اشارهای برای صدور بیانیه یا قطعنامه علیه اسرائیل نشد.
من معتقدم که جلسه شورای امنیت به نوعی وقتگذرانی و بازی بود که دستاوردی برای ایران نداشته و مانعی برای اسرائیل ایجاد نکرد. این واقعیت سیاسی است که با آن مواجه هستیم.
منافع تمام بازیگران امروز منطقه این است که جنگ به ایران کشانده شود، در شرایط کنونی ایران یک کشور تنها است. کشور نباید در این تنهایی، دچار یک اشتباه استراتژیک شود. لذا، ضمن محکم شدن استحکامات دفاعی کشور، ایران نباید در دام و فتنهای که نتانیاهو ایجاد کرده، بیافتد. دیگران فرصتطلبانه منتظر سوءاستفاده از اشتباه استراتژیک ایران هستند.
هیچکسی در ایران اطلاعی از هفت اکتبر نداشته و غافلگیر شدند
* مبانی «صبر استراتژیک نظام» که این روزها در این موضوع تکرار می شود، از نگاه شما چیست؟
من عبارت صبر استراتژیک را به این معنا که گفته میشود، قبول ندارم. همین که ایران دچار اشتباهات استراتژیک نشود، تحولات منطقه مسیری را شکل میدهد که در این مسیر، آسیبهای کمتری شامل ایران میشود.
در طول این چند روز اخیر، برخی از افراد، ادعاهای ویرانگری را مبنی بر نقش سردار زاهدی در هفت اکتبر مطرح کردندو برخی از افراد برای آنکه، خلاء برخورد ایران را بپوشانند، به تحریف تاریخی روی آوردند. هیچکسی در ایران اطلاعی از هفت اکتبر نداشته و غافلگیر شدند.
حتی بخش سیاسی حماس در قطر نیز در قابل این عملیات غافلگیر شد. برخی از افراد برای اینکه تحلیلهای اشتباه خود را ادامه بدهند، آسیبهایی را متوجه منافع ملی کشور کرده و سعی میکنند در هر بحرانی ایران را در متن آن قرار بدهند. این افراد ید طولایی در کشاندن ایران به جنگهای مختلف در منطقه مانند اوکراین یا فلسطین دارند.
لذا، من معتقد هستم که همین که کشور در شرایط کنونی، یک اشتباه استراتژیک را مرتکب نشود، بهترین استراتژی است و باید از یکسری موضعگیریهای آشوبساز در کشور جرمانگاری شود. به طور مثال، یکنفر در چند روز اخیر در رسانه ملی حاضر شده و یکسری مواضع یهودستزانه مطرح میکند.
یهودستیزی یا دینستیزی منجر به مقابله جامعهجهانی علیه کشور میشود. سیاست کلی ایران، مخالفت با صهیونیسم است نه مخالفت با یهودی. چنین افرادی هستند که کشور را دچار آسیبهایی میکنند که این آسیبها متوجه میشود اما سود و منافع این افراد، شکلدهی به موضوعات افراطی بوده و از قبال آن به نان و نوایی رسیدند. اما این کشور و مردم هستند که آسیبهای ناشی از این ویرانگری را تحمل میکنند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: محمدرضا زاهدی فطریه حمله به کنسولگری ایران در سوریه جیش العدل دعای روز بیست و هفتم رمضان فلاحت پیشه اسرائیل حمله کنسولگری ایران جنگ محمدرضا زاهدی فطریه حمله به کنسولگری ایران در سوریه جیش العدل دعای روز بیست و هفتم رمضان یک اشتباه استراتژیک شرایط کنونی بلوف های سیاسی برخی از افراد بر استراتژی شرایط جنگی سخنرانی ها شرایط جنگ منافع ملی ایران یک چند روز آسیب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۸۰۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام